آقا سید! جایتان در تحریریه خبرگزاری فارس خالیست
به گزارش سرویس خبری ایران: آقا سید! جایتان در تحریریه خبرگزاری فارس خالیست گروه جامعه خبرگزاری فارس: اولین عید غدیر بدون شما رسید و چقدر این لحظات بر ما سخت میگذرد؛ نه به خاطر عیدی گرفتن که البته آن هم سعادتی بود که محروم شدیم؛ یادش بخیر! اسکناسهای ۲۰۰ تومانی و ۵۰۰ تومانی را لابلای دفترچه کارهایتان پنهان


به گزارش سرویس خبری ایران:
آقا سید! جایتان در تحریریه خبرگزاری فارس خالیست
گروه جامعه خبرگزاری فارس: اولین عید غدیر بدون شما رسید و چقدر این لحظات بر ما سخت میگذرد؛ نه به خاطر عیدی گرفتن که البته آن هم سعادتی بود که محروم شدیم؛ یادش بخیر! اسکناسهای ۲۰۰ تومانی و ۵۰۰ تومانی را لابلای دفترچه کارهایتان پنهان کرده بودید و روز بعد از عید غدیر، با احترام تقدیم میکردید؛ گاهی طلب عیدی بیشتر برای همسر و فرزند میکردیم و شما چه متواضعانه، خواسته را اجابت میکردید؛ آری این اسکناسها در کیف پولمان جایگاه ویژه داشتند و چقدر به پولهایمان برکت میدادند.
سید! عید غدیر امسال، جایتان خالیست و گلایه داریم از کرونا که شما را گرفت و آنقدر گسترده شد که خانوادههای بیشماری را عزادار کرد؛ کرونا، روند زندگیها را تغییر داده است و زیست بوم جدیدی با ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی کننده، ایجاد کرده است. دوستیها فاصلهدار شده و مهمانیها و دورهمی به دیدارهای تصویری مجازی و تلفنی تبدیل شده است؛ دورکاری به خیلی از شغلها پیوند خورده است و حالا همکاران را هم کمتر میبینیم.
اما حال ما در این مدت، غم است با ترکیبی از یک بهت. شما را اواخر اسفند، قبراق و سرحال دیدیم و مثل هر سال رفتیم تا دوباره در شیفت نوروزی همدیگر را ببینیم و چهارم فروردین، خبر وداعتان، اشک را مهمان چشمانمان کرد. از آن بدتر که هر کسی در منزلش به تنهایی برایتان عزاداری کرد و نه آمدیم برای خاکسپاری، نه مراسم ختم؛ نه سوم و نه هفت.
چقدر مظلومانه رفتید؛ یادمان میآید وقتی خبر درگذشت همکار خوبمان سرکار خانم عبدالمحمدی را شنیدید، گفتید که «حضور در کنار خانواده عزادار و شرکت در مراسم وظیفه ماست» و ما نتوانستیم این کار را برای رفتن شما انجام دهیم.
استاد سیدعبدالله سیداحمدی زاویه! چقدر جایتان در تحریریه خبرگزاری فارس خالیست؛ دم غروب که میشود، دلمان بیشتر میگیرد؛ عادت کرده بودیم که رفتمان به آمدن شما گره بخورد و هر روز درسی جدید به دفتر تجارب خبریمان بیفزاییم.
گاهی غروبها احساس میکنیم همانجا پشت میزتان نشستهاید و انگشتانتان روی صفحه کلید کیبورد در حال حرکت است تا خبری را تصحیح کنید؛ مانند برخی رویاها میماند، میدانیم آنچه میبینیم با واقعیت همخوانی ندارد اما احساس خوشایندی داریم چرا که در رویا درگذشتگان را میبینیم که حرف میزنند، راه میروند و در یک کلام زندگی میکنند و چه رویای شیرینی. حیف که این زیباییها با برخواستن از خواب، رنگ میبازد و باز یادمان میافتد که چه کرد با ما این کرونا.
اما بدانید خاطره خوبتان تا ابد با ما خواهد بود حتی با سختگیریها و اخم کردنتان به خبری که با سرعت و گاهی بیدقت برایتان ارسال کرده بودیم؛ استاد از شما مهربانی به یاد داریم و بس.
انتهای پیام/
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰